حجاب را به موضوعی برای تقابل بین مردم تبدیل نکنید
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۶۳۹۰
عصر ایران در یادداشتی نوتاصرار حکومتی بر حفظ حجاب، باعث «تقابل بین دولت و ملت» شده است. عقل سلیم حکم می کند که تدبیری بخردانه برای فروکش کردن این منازعه به میان آید نه این که با نابخردی های بیشتر، دامنه آن گسترش یابد و به «تقابل مردم با یکدیگر» برسد.
روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر خبر داده که مدیر یک فروشگاه زنجیرهای در همدان، به دلیل آنچه «سهلانگاری و عدم رسیدگی پرسنل حراست فروشگاه به شکایت آمر به معروف» توصیف شده، به ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان همدان «احضار» شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبق این خبر، مسؤول حقوقی این ستاد با انتقاد از سهل انگاری مدیر فروشگاه در مواجهه با خانم های بدحجاب به وی گفته است: "صاحبان و مدیران اماکن تجاری موظف به برخورد با هنجارشکنی در محدوده محل تجاری خود هستند؛ شما باید با استفاده از پرسنل آموزش دیده از ورود افراد هنجارشکن به فروشگاه جلوگیری کنید، در صورت کشف حجاب در داخل فروشگاه از ارائه هرگونه خدمات به اینگونه افراد نهی شدهاید و باید آنها را به بیرون فروشگاه هدایت کنید، همچنین با نصب انواع نوشتههای تبلیغاتی و هشدار دهنده در ورودی و داخل فروشگاه اقدام کنید."
برای این که "کاسبان برچسب"، با زدن برچسب و انواع اتهامات، اصل موضوع را به حاشیه نبرند، همین ابتدای امر اعلام می کنیم که حجاب یکی از دستورات دینی است، همان طور که تهمت نزدن، اختلاس نکردن، رواداری با مردم، دروغ نگفتن، عدالت، به کار گیری گارگزاران خبره در امر حکومت و ... نیز دستورات دینی هستند. پس برچسب نچسب مخالفت با دین درباره این نقد کارایی نخواهد داشت.
این که حکومت موظف باشد نوع خاصی از پوشش را به عنوان حجاب بر زنان یک جامعه تحمیل و خاطیان را مجازات کند، امری است که هم از منظر علمای دین محل اختلاف است و هم تجربه 40 سالۀ مسألۀ حجاب در ایران نشان می دهد که در عمل، نه میسر است و نه مطلوب.
بازخوانی تجربه تلخ گشت ارشاد - که امروز کسی مسؤولیت آن را بر عهده نمی گیرد - به تنهایی مؤید این مدعاست که مداخله حکومت در امر حجاب، نه تنها به قوام و گسترش آن نیجامیده، بلکه حجاب را از یک مقوله دینی و معنوی به یک موضوع حکومتی تنزل داده و موجبات بدبینی عمومی به آن را نیز فراهم کرده است، بدان حد که بسیاری دینداران هم صراحتاً مخالفت خود را با ادامه فعالیت این گشت ها اعلام کرده اند.
ورود حکومت به امر حجاب - آن هم در شرایطی که طبق اعلام مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی بین 60 تا 70 درصد بانوان ایرانی حجاب شرعی را رعایت نمی کنند - باعث ایجاد تقابل بین بخش مهمی از جامعه و حکومت شده است که نمود عینی آن را در ماجرای غمبار مرحومه مهسا امینی و حوادث بعد از آن می بینیم و انکار آن، مانند نادیده انگاشتن روز در میانۀ صلاة ظهر است!
لذا تا بدین جای کار، اصرار حکومتی بر حفظ حجاب، باعث «تقابل بین دولت و ملت» شده است. عقل سلیم حکم می کند که تدبیری بخردانه برای فروکش کردن این منازعه به میان آید نه این که با نابخردی های بیشتر، دامنه آن گسترش یابد و به «تقابل مردم با یکدیگر» برسد.
این که صاحبان مغازه ها را موظف کنند که شخصاً با زنان بدحجاب برخورد و آن را از فروشگاه بیرون کنند و اگر صاحب فروشگاهی چنین نکرد، او را احضار کنند، نه تنها اندازه سر سوزنی به حجاب کمک نمی کند بلکه دامنه نزاع حجاب را به میان مردم می کشاند.
کسانی که چنین تفکری دارند، آیا به این نیندیشده اند که همسر و دختر صاحب همان مغازه هم پوششی کمابیش مشابه حجاب همان مشتری دارد که ملزم است بیرونش کند؟!
یا به این فکر نکرده اند که این خانم ها از همان خیابان هایی عبور کرده و به فروشگاه رسیده اند که تحت کنترل حکومت است و چرا باید یک مغازه دار جزء کاری را بکند که حکومت در بیرون مغازه او نتوانسته است انجام دهد؟! و اصلاً مگر می تواند؟ و مگر عاقلانه است؟ و مگر می شود اکثر مشتریان را بیرون کرد و کسب درآمد داشت؟! یا مگر مغازه دار مرجع رسیدگی به شکایات است که او را به دلیل عدم رسیدگی به شکایت آمر به معروف بازخواست کنند؟! و صدها مگر دیگر... .
واقعاً کسانی که چنین انتطاراتی دارند، در چه فضایی سیر می کنند؟ و باید چه اتفاقاتی در کشور بیفتد که متوجه خط خطای خود شوند؟!
از منظری کلان تر، در شرایطی که همبستگی ملی مهم ترین نیاز امروز ایران است، ایجاد اختلاف و نزاع بین مردم، آن هم با استفاده از یک فریضه دینی، روندی رو به گسست اجتماعی و به شدت در تضاد با منافع و امنیت ملی است.
تردید نکنید که اگر حجاب از شکل حکومتی خارج شود، هم بیشتر رعایت می شود، هم از حالت نماد سیاسی خارج می شود (محجبه، نزدیک به حکومت شمرده نمی شود و بی حجابی هم نشانه مخالفت با نظام نخواهد بود) و انرژی عظیم مادی و معنوی که حکومت و مردم صرف این موضوع می کنند، در مسیر معقول تری حرکت خواهد کرد.
آیا زمان عقلانیت فرا نرسیده است؟!
عصرایران
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: تقابل بین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۶۳۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسلامیسازی علوم انسانی امری ضروری است
به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام سیدرسول موسوی صبح یکشنبه در نشست «پیشینهشناسی رویکردهای اسلامی به علوم انسانی» اظهار کرد: یکی از مباحثی که در نظام جمهوری اسلامی مهم است، مباحث علوم انسانی است، به این معنا که علوم انسانی باید بومی شود و به تعبیر دقیقتر اسلامیسازی علوم انسانی یعنی نگاه ما به انسان یک نگاه معنوی و الهی باشد.
وی با بیان اینکه رویکرد کشورهای غربی به علوم انسانی غالباً اومانیستی و انسانمحوری است. طبیعتاً هنگامی که اختلاف مبنایی حاصل شد، در شاخهها و فروع نیز به طریق اولی اختلافاتی وجود دار.، تصریح کرد: در این زمینه تاکنون کتابهای زیادی در زمینه اسلامی ساز علوم انسانی نوشته شده است و دیدگاهها و نظریههای زیادی در این زمینه وجود دارد اما در این میان باید مورد توجه باشد، روش شناسی است.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی (ره) با اشاره به ۲ دیدگاه در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی گفت: یک دیدگاه از منظر فلسفی بررسی میشود، یعنی از دانش و علم فلسفه به ویژه حکمت متعالیه که ملاصدرا آن را بنیان نهاده، برای اسلامیسازی علوم انسانی استفاده شود البته فارابی نیز از فیلسوفانی است که از او به عنوان مؤسس توسعه فلسفه به علوم اجتماعی و انسانی یاد میشود.
وی با بیان اینکه از آنجایی در یونان هم دیدگاهی اجتماعی نسبت به علوم انسانی وجود داشت و علوم انسانی دارای جایگاه بود؛ پس پیوندی میان فلسفه و دانستههای اجتماعی و علوم انسانی از ابتدا در یونان وجود داشته است، افزود: پس از ورود فلسفه به حوزه اسلامی توسط مسلمانان و فیلسوفانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، بوعلی سینا، فارابی و… نگاه به فلسفه چنین بود که بر علوم انسانی مسلط است.
حجتالاسلام موسوی با اشاره به اینکه استفاده از قرآن و سنت، روشی دیگر در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی است، اضافه کرد: پیشینه این روش نیز به مفسرینی باز میگردد که از نگاه قرآن و حدیث مطالبی را بیان کردند.
وی درخصوص طبقهبندی تفسیرهای قرآنی نیز گفت: یکی از این تفاسیر، تفسیرهای اجتماعی، تفاسیری هستند که به مردم، جامعه و نیازهای اجتماعی توجه دارند. تفاسیر عصری (زمانی) هم مسائل روز و مورد نیاز را بیان میکنند. دسته سوم نیز شامل تفاسیر موضوعی هستند که نیازهای جامعه را بر مبنای آیات قرآن پاسخ میدهند. یعنی موضوع از جامعه استخراج شده و براساس قرآن بررسی میشود. کتاب «سنتهای تاریخ در قرآن» از شهید سید محمد باقر صدر نیز در راستای تفسیر موضوعی است.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی (ره) اضافه کرد: در بحث اسلامیسازی علوم انسانی، چه با روش فلسفی و استفاده از ایدههای فیلسوفان و چه با روش تفسیری، منابع و پیشینه متعددی وجود دارد.
وی با تقسیم تفسیر موضوعی به دو نوع درون قرآنی و برون قرآنی گفت: منظور از تفسیر موضوعی درون قرآنی آن است که موضوع در قرآن وجود دارد و تفسیر موضوعی برون قرآنی به مسائل روز و دانشهای بشری اشاره دارد.
حجتالاسلام موسوی در خصوص کارکردهای خانواده در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی ابراز کرد: پیدایش کارکردهای خانواده در غرب مطرح شد و کتابهای متعددی نیز در این رابطه نوشتهاند. به طور کلی ۲ شاخه و مکتب فکری در تمام عرصهها میان غربیان رواج دارد که مباحث را به دو شاخه ساختارگرایی و کارکردگرایی تقسیم میکند.
وی تأکید کرد: ساختارگرایان معتقد بودند در موضوعات علوم انسانی باید به مبادی، ساختارها، اصول و ریشهها نگریست اما به فواید و منافع کمتر توجه داشته اند. کارکردگرایان نیز در پی تحولاتی که در غرب به وجود آمد، منفعتگرا شدند و به سمت بیان کارکردها و فواید رفتند.
این پژوهشگر دینی که بر این باور است خانواده از مباحث بین رشتهای است، گفت: هم در روانشناسی و هم در جامعهشناسی این امر مورد بحث قرار میگیرد. اما از آنجا که مبحثی اجتماعی بهشمار میرود، پس جامعهشناسان بیشتر به آن پرداختهاند.
وی اضافه کرد: جامعهشناسان کارکردگرا نیز بحثی با عنوان «کارکردهای خانواده» را مطرح کردند. برای مثال بحث تولید مثل و تنظیم و کنترل نسل را از کارکردهای خانواده برشمردند.
کد خبر 6097051